پست‌ها

نمایش پست‌ها از 2013

عقلانیت را ما کارگران تعریف می کنیم

  مهدی الیاسی گفتگویی با سعید لیلاز ترتیب داده است تا ارزیابی وی را از پیروزی حسن روحانی در انتخابات دریابد . این مصاحبه در تاریخ 29 خرداد در روزنامه شرق و متعاقب آن در اکثر قریب به اتفاق سایتهای اصلاح طلبان منتشر شده است . نشر نظرات پا در هوا و موهون سعید لیلاز با این گستردگی یک تعرض آشکار ایدئولوژیک است که نگارش پاسخ به این مطلب و این دست مطالب را برای ما ضروری می کند. http://omidbefarda.net/contents/view/cid/30/lang/fa "... این کارشناس برجسته اقتصاد سیاسی معتقد است ..." (به نقل از لید تنظیم شده توسط مهدی الیاسی در روزنامه شرق) - آیا سعید لیلاز یک کارشناس برجسته ی اقتصاد سیاسی است ؟ علم اقتصاد در دستان اقتصادانان بورژوا به کلی قالب تهی می کند و تبدیل به داستان پردازی ایدئولوژیکی می شود که مجبور است گزاره های علمی و عینی را نادیده گرفته و به جعل مفاهیم دست بزند . این دست عالمان و کارشناسان اگر دچار جهل همسو با ایده های خود هم باشند، به مراتب کارشان سکه تر است . قطعا فرق هست بین کسی که آگاهانه دروغ می گوید، با کسی که دروغ را باور کرده و نقل می کند .این دومی موجه تر

پریسا ادیب: سرنگونى بورژوازى ! ديكتاتورى طبقه كارگر !

با دوستی ناسیونالیست مشغول بحث بودم که تعلق خاطر فراوون داره به نهضت آزادی - در این باره چیزی نمی گم - کمی که از صحبتمون گذشت ٬ بی مقدمه گفت : اصلن همه ی شما زورگویید ! مستبدید و ... از اعدام ٬ سیبری و تبعید گفت و وقتی احساس کرد می خوام چیزی در جوابش بگم ٬ گفت : ناراحت شدی ؟ خوب ! اعدامم کن ! تبعیدم کن ... خندیدم و گفتم : نه عزیز ! شما مشکلی برای آرمان ِ سرخ و برای سوسیالیسم ایجاد نمی کنید ! بربریت که ترس نداره . به زودی در ادامه ی مبارزه اثری از آثارش نمی مونه . در ادامه ی حرف ٬ این دوست ِ عزیز کمی هم درباره ی تکفیر سلطه از هر نوعش سخن گفت و از اینکه دیکتاتوری پرولتاریا خیلی خطرناکه و ... هر چه گفتم به خرجش نرفت که استنباطش درست نیست و قبول نکرد که این دو معنای جداست ... هرچند ٬ بهتره بگم نخواست قبول کنه ! به هر حال ٬ کسی که خوابیده رو می شه بیدار کرد ٬ اما کسی که خودش رو به خواب زده ! نه ! در نهایت ٬ این بحث برای ایشون نتیجه ای نداشت اما باعث شد چند خطی در باره ی دیکتاتوری پرولتاریا و حاکمیت طبقه ی کارگر از زبان ِ سربلند اینجا بیارم . هرچند پیش از این هم ٬ رفقای زیادی در این باره

هخا، ربع پهلوی، چپ بورژوایی و اتحادیه آزاد

با یک برگ چند بار می شود بازی کرد؟ گیرم کسی چشم بندی هم بلد باشد، آدم عاقل که به قوانین بازی شک نمی کند، به   آسانی می فهمد چشم بندی در کار است، آدم می فهمد طرف زیر و رو می کشد، حالا ماییم و طومار 30 هزار امضا در دستان اتحادیه آزاد که با این طومار در برابر صداهایی که تشکل یابی طبقه کارگر را فریاد می زدند، ایستادند و گفتند این هم 30 هزار تای ما حالا شما بروید زور مفت بزنید. گفتیم شما خاک در چشم طبقه کارگر می پاشید، قدرت طبقه کارگر را ناچیز جلوه می دهید، با مصاحبه و خبر سازی محیط رسانه ای را اشغال می کنید و خودتان را نماینده کارگران جا می زنید. با این طومار رفتند با نمایندگان مجلس شورای اسلامی مذاکره کردند و شماره تلفن رد و بدل کردند و گفتند ماییم نمایندگان کارگران، ندیدید جمهوری اسلامی ما را به رسمیت شناخت، ندیدید شانه به شانه محجوب در کمسیون اجتماعی مجلس ایستادیم! گفتیم شانه به شانه کلمه کارگری و ایلنا ایستادن، هویت ضد کارگری شما را افشا می کند، شما با میز خبر تلویزیون من و تو رشد می کنید، اما در جنبش کارگری مثل غده سرطانی مرگ آور می شوید. در جواب، ما را پلیس معرفی کردید. حالا با این